0

۱۷ استراتژی برای کمک به فرزندتان در ایجاد رفتار خوب

۱۷ استراتژی برای کمک به فرزندتان در ایجاد رفتار خوب

ما در دوران بسیار پر استرسی زندگی می کنیم که به طرق مختلف بر همه ما تأثیر می گذارد. مهم است که به خاطر داشته باشید که کودکان با تقلید از بزرگسالان اطراف خود یاد می گیرند که چگونه رفتار کنند و به موقعیت های مختلف پاسخ دهند. ما در این پست، ۱۷ استراتژی که از کودک شما برای ایجاد رفتار خوب حمایت می کند را معرفی خواهیم کرد.

۱. الگوی مثبتی برای کودکتان باشید. کودکان همان کار را انجام می دهند که شما انجام می دهید، آنها به شما به عنوان راهنمای خود و نمونه ای از نحوه برخورد با دنیا نگاه می کنند. بنابراین رفتار شما می تواند نمونه مثبتی از نحوه واکنش در موقعیت های مثبت و منفی باشد. به عنوان یک الگو، باید سعی کنید «راه بروید» نه «حرف بزنید»، بنابراین، کاری که انجام می‌دهید می‌تواند مهم‌تر از آنچه می‌گویید باشد. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید فرزندتان بیشتر بخواند، اجازه دهید شما را ببیند و مرتباً با او مطالعه کنید، اگر دوست دارید فرزندتان بگوید «لطفا» و «متشکرم»، خودتان در هر فرصتی بگویید.

۲. توجه کنید که فرزندتان چه زمانی خوب رفتار می کند. مراقب هر رفتار مثبتی باشید که می توانید درباره آن نظر بدهید. این آنها را تشویق می کند که به رفتار خوب خود ادامه دهند. هدف این است که به کودکان خردسال کمک کنیم تا به شیوه ای مثبت توجه خود را جلب کنند، بنابراین با تشخیص زودهنگام آن، پیامی ارسال می کنید که آنها به دلیل رفتار مثبت و نه منفی مورد تحسین قرار می گیرند.

در مورد آنچه تمجید می کنید دقیق باشید، بنابراین به جای گفتن «تو پسر خوبی هستی» سعی کنید بگویید «من واقعاً از نحوه تمیز کردن اسباب بازی های خود قبل از ناهار خوشم آمد». زمان بندی نیز مهم است. مطمئن شوید که فوراً تحسین می کنید و آن را به تاخیر نیندازید، به این ترتیب کودک کاملاً درک می کند که شما در آن لحظه از چه چیزی راضی هستید. آیا درباره نسبت جادویی گاتمن شنیده اید؟ می‌توانید آن را در آپارات جستجو کنید – گاتمن استدلال می‌کند که برای حفظ سلامت عاطفی باید مطمئن شویم که به ازای هر نظر منفی شش نظر مثبت به کودک می‌دهیم! به آن مانند سکه در یک کیف فکر کنید. آیا فرزند شما به اندازه کافی سکه دارد؟

۳. از نق زدن بپرهیزید. هر چند وقت یکبار خودتان را برای فرزندتان تکرار می کنید؟ اگر به نق زدن ادامه دهید، فرزندتان یاد خواهد گرفت که شما را آرام کند و دیگر گوش ندهد. سعی کنید مطالب را یک بار و واضح بگویید و سپس ادامه دهید. هدف این است که تمرکز داشته باشید و دستورالعمل ها را با یک هدف نهایی ساده نگه دارید. فرض کنید آنها آنچه را که از آنها خواسته اید انجام می دهند. اگر این کار را نکردند، می توانید مدت کوتاهی بعد به آنها یادآوری کنید و مشخص کنید که قبلاً یک بار از آنها سؤال کرده اید. اگر هنوز هم رعایت نمی‌کنند، ممکن است بگویید «الان دو بار از شما خواسته‌ام که این کار را انجام دهید، اما می‌بینم که گوش نمی‌دهید. من یک بار دیگر می‌پرسم و اگر این کار را نکنی، باید این را کنار بگذاریم.» اگر به آنها نتیجه ای برای عدم همکاری می دهید، مطمئن شوید که می توانید آن را دنبال کنید (همیشه باید دنبال کنید). برخی از کودکان برای پردازش دستورالعمل ها به زمان بیشتری نیاز دارند، بنابراین قبل از اینکه فرض کنید آنها از دستورات پیروی نمی کنند صبر کنید.

۴. احساسات خود را به اشتراک بگذارید. از نشان دادن احساس خود و رفتار او بر شما نترسید. به یاد داشته باشید که شما الگوی آنها هستید، بنابراین چگونه با احساسات خود کنار می آیید، الگویی برای فرزندتان برای کپی کردن آن فراهم می کند. با توضیح اینکه چه احساسی دارید و چرا، به فرزندتان کمک می کنید همدلی را ایجاد کند که کلید روابط موفق است. شما همچنین این پیام را ارسال می کنید که ناراحتی، عصبانیت، هیجان و غیره اشکالی ندارد، که به کودک شما کمک می کند تا احساس راحتی بیشتری در بیان این احساسات به شیوه ای مناسب داشته باشد. به یاد داشته باشید که هیچ احساس بدی وجود ندارد، فقط یک راه بد برای بیان آن وجود دارد! برای مثال، ممکن است بگویید «وقتی فریاد می‌زنی، نمی‌توانم افکارم را بشنوم و این باعث می‌شود که احساس گیجی کنم». استفاده از جملات «من» به شما نشان می دهد که چگونه تحت تاثیر قرار می گیرید و از سرزنش و شرمساری اجتناب می کند.

۵. هنگام برقراری ارتباط با کودک خود را به سطح او پایین بیاورید. با حرکت فیزیکی به سطح آنها، یک پیام مثبت قدرتمند می دهید زیرا توجه کامل خود را به آنها می دهید. شما می توانید زبان بدن آنها را بخوانید و تماس چشمی برقرار کنید و آنها بهتر می توانند زبان شما را بخوانند. این به هر دوی شما امکان می دهد تا بتوانید با یکدیگر هماهنگ شوید و به کودک فرصت می دهد تا بر آنچه که شما در حال برقراری ارتباط هستید تمرکز کند. اگر فرزندتان از تماس چشمی اجتناب می کند، اصرار به اینکه فرزندتان به شما نگاه کند، مفید نیست. به یاد داشته باشید که الگوی ارتباط چشمی مثبت باشید و کودک شما به طور طبیعی باید در طول زمان از آن پیروی کند.

۶. فعالانه گوش دهید. گوش دادن فعال به این معناست که توجه کامل خود را به کودک خود بدهید و آنچه را که می شنوید، به ویژه با زبان بدن خود تأیید کنید. با تکرار آنچه آنها به شما گفته اند و تصدیق و همدلی با آنچه گفته شده است، کودک شما احساس می کند شنیده شده و درک می شود. این به کاهش تنش و احتمالاً حتی عصبانیت کمک می کند! همچنین درک خود از موقعیت را روشن خواهید کرد. با برچسب زدن به احساسات، به کودک کمک می کنید تا احساسات خود را درک کرده و شناسایی کند و به او ابزاری می دهید تا بتواند راحت تر خود را بیان کند. به عنوان مثال، ممکن است بگویید “می توانم ببینم که شما در حال عبور هستید که جانی آن ماشین را دارد. زمانی که نمی توانم چیزی را که می خواهم داشته باشم، صلیب می شوم. بیایید برویم با او صحبت کنیم و ببینیم که اگر یک نمایشنامه داشته باشد، آن را با شما به اشتراک بگذارد یا خیر.» با اذعان به اینکه شما نیز این احساسات را احساس می کنید، به کودک کمک می کند تا احساسات را درک کند و آنها را با موفقیت مدیریت کند.

۷. نبردهای خود را با دقت انتخاب کنید. وقتی درگیر کاری می‌شوید که فرزندتان انجام می‌دهد یا انجام نمی‌دهد، متوقف شوید و فکر کنید که آیا واقعاً اهمیت دارد یا خیر. با به حداقل رساندن دستورالعمل ها، درخواست ها و بازخوردهای منفی، فرصت کمتری برای درگیری و احساسات بد ایجاد می کنید. به این ترتیب فرزند شما به احتمال زیاد در مواقعی که شما به او نیاز دارید گوش می دهد. آیا می توانید در جنگ پیروز شوید؟ اگر نمی توانید پس از خود بپرسید که آیا ارزشش را دارد یا خیر. قوانین مهم هستند، به ویژه قوانین ایمنی، اما به حداقل رساندن آنها تضمین می کند که آنها راحت تر رعایت می شوند. اطمینان حاصل کنید که کودک شما در وهله اول دلیل وجود یک قانون را می داند. آیا اگر قانون را متوجه نشدید، پیروی می کنید؟

۸. آن را ساده و مثبت نگه دارید. در جایی که می توانید، سعی کنید تعاملات خود، به ویژه دستورالعمل ها، ساده و مثبت باشند. آیا در مورد آنچه که از فرزندتان می خواهید انجام دهد شفاف هستید؟ برای فهمیدن بررسی کنید. از آنها بخواهید که دستورالعمل را تکرار کنند. سعی کنید به یکباره اطلاعات زیادی ندهید. از زبان مثبت استفاده کنید. به جای گفتن «در را باز نگذارید»، «لطفاً در را ببندید» را امتحان کنید.

۹. اعمال عواقبی دارد. همانطور که کودکان بالغ می شوند و درک آنها رشد می کند، می توانید مسئولیت بیشتری را در قبال رفتار خود به آنها بدهید. این شامل تجربه عواقب عادی اعمال آنها می شود. نمونه ای از این می تواند کودکی باشد که نمی خواهد کت خود را برای بیرون رفتن بپوشد. در صورت اقتضا، ممکن است این اجازه را بدهید تا آنها احساس سردی کنند و برای گرفتن کت خود برگردند. این بدان معنی است که شما مجبور نیستید همیشه نق بزنید و کودک احساس استقلال می کند، و همچنین تشخیص می دهد که اقدامات عواقبی دارند – برخی خوب و برخی بد. اگر کودکان را بیش از حد در برابر عواقب اعمالشان محافظت کنیم، ممکن است فرصت‌هایی را برای یادگیری از طریق آزمون و خطا از دست بدهیم یا از طریق تجربه مستقیم به درک خودشان برسیم. البته، این انعطاف‌پذیری زمانی اعمال نمی‌شود که شما مجبور هستید کودک را از انجام کاری به دلیل خطرناک یا غیرقابل قبول بودن، مانند دویدن در جاده، منع کنید. در این موارد، بهتر است عواقب آن را به درستی توضیح دهید و به کودک خود در درک آنها کمک کنید.

۱۰. به محیط اطراف خود به چشم یک کودک نگاه کنید. لحظه ای به محیط خود نگاه کنید. بازی با چه چیزی ممکن است برای کودک وسوسه انگیز باشد؟ اگر نمی خواهید کودک چیزی را لمس کند یا با آن بازی کند، سعی کنید آن را از دید او حذف کنید. به این ترتیب کودک شما وسوسه نمی شود که با آن بازی کند، به خصوص در این زمان های بالقوه خسته کننده در خانه. کودکان یادگیرنده‌های حسی هستند، بنابراین یادآوری بازی نکردن با چیزهای خاص برایشان سخت است. آنها همچنین به طور طبیعی به کاوش سوق داده می شوند. شما می توانید با برداشتن یا پنهان کردن اقلامی که گرانبها یا شکستنی هستند از جنگ و نق زدن جلوگیری کنید و از فجایع احتمالی جلوگیری کنید.

۱۱. قول بیخودی ندهید. به وعده ها و توافقات خود عمل کنید. اگر نمی توانید به آنها قول بدهید، قول ندهید! به این ترتیب فرزند شما یاد خواهد گرفت که به گفته های شما اعتماد کند و به شما احترام بگذارد. همچنین الگوی خوبی برای آنها برای پیروی از خود در زندگی است. به ویژه هنگامی که شما یک پیامد را برای رفتار نامناسب اعمال می کنید، برای مثال ترک یک مهمانی به دلیل بدرفتاری آنها بسیار مهم است. اگر بگویید که می‌خواهید کاری را انجام دهید اما آن را دنبال نمی‌کنید، احتمال کمتری دارد که دفعه بعد رعایت کنند. در مورد آن واقعی باشید و بیش از حد توضیح ندهید. با اعتماد به آنچه می گویید، فرزندتان احساس امنیت و آرامش می کند.

۱۲. حس با ارزش بودن به کودکتان بدهید. همه ما دوست داریم احساس مهم بودن کنیم. کودکان دوست دارند احساس کنند که می توانند کمک مثبتی به خانواده داشته باشند. در مورد برخی از مشاغل و کارهای عملی که می توانید فرزندتان را درگیر آنها کنید فکر کنید. آنها ممکن است نیاز به زمان داشته باشند تا تمرین کنند و آن را درست انجام دهند، بنابراین از تشویق و تقویت مثبت زیاد استفاده کنید. این به تقویت عزت نفس و احساس مسئولیت کودک شما کمک می کند و حتی ممکن است به شما کمک کند! یک استراتژی خوب این است که به فرزندتان اجازه دهید تا صدای تعریف و تمجید شما را برای شخص دیگری بشنود، این می تواند یک راه بسیار قدرتمند برای تشویق رفتار خوب باشد.

۱۳. زمان سخت. زندگی همیشه طبق برنامه پیش نمی رود و همه ما باید در زندگی خود با موقعیت های چالش برانگیز روبرو شویم. اگر اتفاق سختی افتاد، در صورت امکان، آن را بر اساس نیازهای فرزندتان برنامه ریزی کنید. آنچه را که در حال رخ دادن است صادقانه و به روشی که از نظر رشد مناسب برای فرزندتان است توضیح دهید. آن را زیر فرش جارو نکنید زیرا کودک شما این را نگران‌کننده‌تر از حقیقت خواهد یافت. توضیح دهید که چرا به همکاری آنها نیاز دارید و آنها چه انتظاراتی دارند. هر جا که ممکن است کودکان از زمان برای تطبیق با هر تغییری، حتی موارد ساده در طول روز مانند زمان غذا و زمان خواب بهره می برند. به یاد داشته باشید که آنچه بر یکی از اعضای خانواده تأثیر می گذارد، بر همه اعضای خانواده، به ویژه کودکان تأثیر می گذارد، بنابراین صادق بودن مهم است.

۱۴. بخند و تمام دنیا با تو می خندند. سعی کنید حس شوخ طبعی خود را حفظ کنید. این می تواند دشوار باشد، اما می تواند برای تسکین موقعیت های پرتنش نیز مفید باشد. سعی کنید به کودکتان نخندید زیرا این کار می تواند به احساسات و اعتماد به نفس او آسیب برساند (اگرچه اگر کودک قصد دارد شما را بخنداند، خوب است که به او بخندید). این در مورد به اشتراک گذاشتن جوک یا یافتن طنز در موقعیت ها با فرزند شما است. با تلاش برای سرگرم کننده و سبک دل، کودک شما آرامش بیشتری خواهد داشت. شوخی های خانوادگی می توانند به ویژه مفید باشند و حس اتحاد و تعلق را تشویق کنند، به ویژه در موقعیت های چالش برانگیز.

۱۵. به کودکتان حق انتخاب بدهید. دادن حق انتخاب به کودکان می تواند راهی مفید برای تضمین همکاری آنها باشد. این باعث می شود که آنها احساس قدرت بیشتری کنند و تمایل بیشتری برای مشارکت در کارهایی که باید انجام شوند. این می تواند به ویژه برای آن دسته از فعالیت هایی که با آن ها مشکل دارند، مانند مسواک زدن مفید باشد. می توانید بپرسید «امروز می خواهید از چه رنگی مسواک استفاده کنید» یا «آیا قبل یا بعد از حمام دندان های خود را مسواک بزنیم»؟

۱۶. بر رفتار تمرکز کنید نه کودک. از شخصی سازی رفتار خودداری کنید. واضح باشید که برخی رفتارها غیرقابل قبول هستند، اما کودک را شرمنده نکنید. بگویید «اینکه برادرت را بزنی اشکالی ندارد». نگو «تو بچه بدی هستی». به رفتار خود برچسب بزنید نه کودک. این همچنین برای پیام های مثبت بیشتر کار می کند. به جای گفتن «تو بچه مهربانی»، بگویید «این کار مهربانی است». این کار از وارد کردن فشار بیش از حد به کودک برای برآورده کردن انتظارات خاص جلوگیری می کند، اما همچنان ویژگی ها و رفتارهای مثبت را ترویج می کند.

۱۷. ثبات کلیدی است. یکی از مهم‌ترین پیام‌ها این است که مطمئن شوید درباره آنچه از رفتار کودک انتظار دارید و آنچه اجازه می‌دهید، سازگار هستید. این سازگاری باید بین همه بزرگسالان خانواده به اشتراک گذاشته شود تا از پیام های مختلط جلوگیری شود. همیشه جا برای انعطاف پذیری وجود دارد، اما تغییر بیش از حد یا اغلب اوقات مرزها برای یک کودک خردسال گیج کننده و مخرب است.

 

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مشاهده بیشتر