0

نکات مهم رفتاری کودک کمال گرا

نکات مهم رفتاری کودک کمالگرا

نکات مهم رفتاری کودک کمال گرا

نکات مهم رفتاری کودک کمال گرا را از بخش خانواده سایت تفریحی و سرگرمی جیران همراه ما باشید.

کودکان تيزهوش، در معرض خطر کمال گرایی هستند. شما می خواهید کودکتان برای رسیدن به عالی ترین موقعیت ها تلاش کند. بالا بردن کیفیت عملکرد آنها یک هدف معقول است، اما کمال گرایی چیزی فراتر از عالی بودن است. کمال گرایی، یعنی جایی برای خطا نیست و بهترین نتیجه باید کسب شود. کمال گرایی به رضایت کمتر و انتقاد بیشتری از خود نیاز دارد؛ زیرا نتیجه حاصله برای فرد، هیچ وقت به اندازه کافی خوب نیست. رسیدن به یک حد عالی قابل دسترسی است و احساس خوبی از موفقیت به همراه دارد. در حالی که رسیدن به کمال، دست نیافتنی و غیرممکن است.

فشار ناشی از کمال گرایی، می تواند انگیزه فرد برای رسیدن به موفقیتهای بزرگ را بیشتر کند و یا خیلی ساده، او را به سوی مشکلاتی براند که به شکست وی منجر شود. شاید فشارهایی که کودکان برای کامل بودن متحمل می شوند، ناشی از تحسین بیش از حدی باشد که بزرگسالان از ایشان می کنند. همچنین، شاید از ویژگیهای کمال گرایانه یک بزرگسال الگوبرداری کرده باشند. بعید نیست که این کمال گرایی، در تجربه های موفقیت آمیز پی در پی دوران کودکی ریشه داشته باشد و به همین دلیل، آنها احساس کنند همیشه باید همان گونه باشند و یا حتی از آن فراتر روند. این فشارها فقط کمی با انگیزه عالی بودن تفاوت دارد. همین تفاوت کوچک، مانع می شود که از خودشان احساس رضایت کافی کنند.


موارد پیشنهادی


به علاوه، مانع خطرپذیری آنها در مواقعی می شود که به موفقیت کامل خود شک دارند. آنها می ترسند که نتوانند به اندازه کافی خوب باشند و بنابراین، ترجیح می دهند از انجام آن کار خود داری ورزند و یا طفره روند و همین باعث اضطرابشان می شود. این بچه ها وقتی اشتباهی مرتکب شوند و یا عملکردشان انتظارات کمال گرایانه آنها را برآورده نسازد، ممکن است دچار دل درد، سر درد و افسردگی شوند.

در بیشتر موارد، کمال گرایان افرادی هستند که یا به اوج موفقیت می رسند و یا به هیچ جایی نمی رسند. آنها خودشان را با کاملا موفق و یا شکست خورده مطلق می دانند. از سوی دیگر، ممکن است بعضی کودکان در یک مورد خاص یا جزئی، کمال گرا باشند. به طور مثال، کودکانی که به لحاظ ذهنی تیزهوش هستند، بیشتر در مورد نمره ها و توانائیهای خود کمال گرا هستند. ممکن است دیگران نسبت به لباس پوشیدن و ظاهر خود کمال گرا باشند. بعضی کودکان در مورد توانائیهای ورزشی خود با استعداد موسیقی یا هنر کمال گرا هستند. برخی دیگر در مورد نظم اتاق خود وسواسی کمال گرایانه نشان می دهند و بعضی از کودکان (و اتفاقا بعضی بزرگسالان نیز) در دو یا سه مورد کمال گرا هستند؛ هرچند در مورد بعضی مسائل اصلا حساسیت نشان نمی دهند و به هیچ وجه تحت فشار قرار نمی گیرند.

کمال گرایی نه تنها بر کمال گرایان تأثیر می گذارد، بلکه اطرافیان آنها را هم از اثرات خود بی نصیب نمی گذارد. کمال گرایان در حین تلاش برای رسیدن به احساسی بسیار خوب درباره خودشان، شاید ناخودآگاه سبب شوند که دیگران نسبت به خود احساس خوبی نداشته باشند. امکان دارد خواهر و برادر یا دوستانشان، از ایشان خشمگین شوند؛ اگرچه آنها اغلب دلیل این خشم را نمی دانند. گاهی آنها احساس افسردگی و بی کفایتی می کنند؛ زیرا به هیچ وجه نمی توانند خود را به حد استانداردهای محال کمال گرایانه برسانند. کمال گرایان برای دستیابی به حد اعلای کمال، حتی ممکن است ناخودآگاه حق دیگران را پایمال کنند. به نظر می رسد که دخالت بی جا در کار دیگران، به دلیل اطمینان کمال گرایان از استعدادهای خودشان باشد. آنان آنقدر از کمال مطلق خود اطمینان دارند که وقتی ضعف دیگران را می بینند، ناخودآگاه اعتماد به نفس شان بیشتر می شود. به همین دلیل، برای متعادل کردن رفتارهای یک کودک کمال گرا در خانواده، به نظر می رسد که همیشه باید یک «کودک بد» یا ناموفق در کنار آنها قرار گیرد.

راههایی برای کمک به فرزندتان، برای پرهیز از کمال گرایی وجود دارد:

  • به کودکتان در درک این موضوع کمک کنید که لازم نیست برای رضایت از خود، در هر کاری بهترین باشند. همین که یقین دارند حداکثر تلاش خود را کرده اند، قاعدتا باید احساس رضایت خاطر کنند. برای تحسین آنها از عبارتهایی استفاده کنید که آکنده از شور و شوق باشد، ولی بیشتر ارزشهای معقولی را به آنها نسبت دهد که کودکان از عهده انجام آن برآیند. به طور مثال، عبارت «عالی» بهتر از فوق العاده و عبارت «تو یک متفکر خوب هستی»، بهتر از تو بی نظیری» است.
  • برای آنها توضیح دهید که اگر همه کارهای کودکان بی عیب و نقص باشد، ممکن است چیز زیادی یاد نگیرند و این که اشتباه کردن هم جزء مهمی از رقابت است.
  • به آنها روش مناسبی برای ارزیابی خودشان یاد دهید. کودکان را تشویق کنید تا از بزرگسالان و دانش آموزان دیگر، خطر کردن را یاد بگیرند. به آنها بیاموزید که چگونه با دلسوزی تمام و به نحوی مؤثر، از دیگران انتقاد کنند.
  • زندگینامه هایی برای آنها بخوانید که نشان می دهد افراد موفق، چگونه از شکست های خود تجربه کسب کرده و درس گرفته اند. تأکید کنی تا که شکست و تجربه های بازدارنده نیز به همان اندازه، موفقیت به همراه داشته است. به کودکان کمک کنید با احساسات افراد مشهور، هنگام مواجهه با موانع موجود بر سر راهشان، همدردی کنند.
  • اشتباهات خود را با آنها در میان بگذارید و درسهایی را که از اشتباهاتتان گرفته اید، برایشان شرح دهید. سعی کنید به اشتباهات خود بخندید. استفاده از شوخ طبعی، در این موارد مؤثر است.
  • به کودکان یاد بدهید که فخرفروشی چه تأثیر بدی بر دیگران می گذارد و چگونه می توان به موفقیت هایی که دیگران به آن دست یافته اند، روی خوش نشان داد و به آنان تبریک گفت.
  • به کودکان کارهای روزمره، عادات و نظم را بیاموزید، اما به آنها کمک کنید تا پی ببرند که عادتشان نباید به حدی سخت و جدی باشد که نتوان آنها را تغییر داد. گاهی در انجام کارهای روزمره وقفه ایجاد کنید تا کودکتان اسیر آنها نشود. برای مثال، اگر بچه ها هر روز تخت خود را مرتب می کنند، در روزهایی که برای بیرون رفتن از خانه عجله دارید، اصرار کنید که از این کار چشم بپوشند. اگر هر شب برای آنها کتاب می خوانید و یک بار که دیر شده و وقت کتاب خواندن گذشته، تأکید کنید که بدون کتاب خواندن بخوابند. توقف در انجام کارهای روزانه ، باعث انعطاف پذیری در الگوی ایجاد شده می گردد.
  • به کودکان یاد دهید که برای حل مشکلات خود، به روشی خلاقانه برنامه ریزی کنند. به آنان بگویید که چگونه برای رسیدن به اهداف خود، از توانائیهایشان استفاده کنند تا توقع بیش از حد از خودشان، مانع سازندگی آنها نشود.
  • برای کودکان توضیح دهید که تقریبا برای رسیدن به هر چیزی، بیش از یک مسیر صحیح می توان یافت.
  • الگویی از فضایل معمول برای کودک خود باشید. به کیفیت کاری که ارائه می دهید، مباهات کنید، اما اشتباهات خود را پنهان نسازید و مدام در حال ارزیابی خود نباشید. وقتی کار خوبی انجام می دهید، به خودتان تبریک بگویید تا کودکان درک کنند که موفقیت شما در انجام کاری برایتان رضایت خاطر به ارمغان می آورد.

بیشتر بخوانید: تقویت هوش کودکان با تغذیه


وضعیت دشواری که والدین گرفتارش هستند، حفظ تعادل برای کمک به کودکان خود است تا بتوانند بچه هایی موفق و «خوب» باشند. مشکل این است که باعث نشوند بچه ها بیش از حد تحت فشار تأثيرات جانبی منفی برای «بهترین» بودن قرار بگیرند. ما می خواهیم کودکانمان با تلاش بسیار پیشرفت کنند و به حاصل کار خود ببالند، اما در ضمن می خواهیم از دستاورد خود احساس رضایت هم داشته باشند.

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده + 17 =

مشاهده بیشتر