زندگینامه امام موسی کاظم(ع)
با مختصری از زندگینامه امام موسی کاظم(ع) از بخش مذهبی سایت تفریحی جیران همراه باشید.
شاید نام «فضل بن ربیع» زندانبانی که به امر هارون خلیفه عباسی مأمور نگهبانی از امام موسی کاظم (ع) بود، به گوش بسیاری از شیعیان رسیده باشد. وی روزی نامه ای به هارون به این مضمون نوشت: اگر او را از من تحویل نگیری رهایش خواهم کرد، چون در مدت یک سال، در شبانهروز جز دعا و استغفار و طلب رحمت و مغفرت الهی کلمهای از وی نشنیده ام.
امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر (ع) در بیستم ماه ذیحجه در ابواء منطقه ای میان مکه و مدینه به دنیا آمدند.
پدر بزرگوارشان حضرت امام جعفر صادق (ع) و مادر گرامی شان حمیده است که نام های دیگری نیز مانند حمیده بربریه و حمیده اندلسیه برای او نقل شده است. این بانو از زنان بزرگ زمان خود بود و چندان فقیه و عالم به احکام و مسائل بود که امام صادق(ع) زنان را در یادگیری مسائل و احکام دینی به ایشان ارجاع میداد.
نام مبارکشان موسی و القاب و کنیه های متعددی برایشان نقل شده است، مشهورترین لقبشان به جهت آنکه خشمشان را فرو می خوردند و کظم غیض می کردند و بر آلام و مشقات فراوانی که در طول حیاتشان رخ می داد، صبر می کردند، کاظم و صابر و معروفترین کنیه شان ابوالحسن است. نقش نگین انگشتری حضرت جمله “حسبی الله” بود و به خاطر آنکه بسیار اهل زهد و عبادت بودند به العبد الصالح معروف بودند. ایشان در میان شیعیان به باب الحوائج شهرت دارند.
دوران امامت
دوران 35 ساله امامت آن بزرگوار همزمان بود با اوج قدرت حکومت عباسیان و ایشان با چهار تن از حاکمان عیاش و مستبد عباسی به نامهای منصور دوانیقی، مهدی عباسی، هادی عباسی و هارون الرشید هم عصر بودند که به فراخور شرایط زمانیِ حساسِ هر کدام، وظیفه سنگین امامت و هدایت امّت را به بهترین شکل ممکن به انجام رساندند و گر چه در این مسیر با حوادث خونینی مانند واقعه فخ و نیز شهادت جمعی از علویان روبرو شدند ولی ذره ای از وظیفه خود کوتاه نیامده و تلاش شان را بر محورهای زیر متمرکز کردند:
- تبلیغ دین الهی و گسترش فرهنگ اسلام، تبیین و تشریح معارف و احکام الهی در قالب احادیث بلند و کوتاه و پاسخ به پرسش های شفاهی و کتبی و. . . .
- پرورش انسانهای مستعد و تربیت شاگردان والامقام و شاخص در میدان علم و عمل و حفظ و حراست آنان.
- مبارزه بیامان با حاکمان جور و ستم و غاصبان خلافت و شکستن صولت شیطانی آنان در میدانهای مختلف و تشریح مبانی حق.
- تربیت یاران مدیر و مدبّر و خودساخته و نفوذ دادن آنان در مراکز حساس حکومتی، تا مرز وزارت و استانداری، به منظور خنثی سازی نقشههای مخرب و دین سوز دشمنان، کمک به مظلومان و محرومان و دفاع از حریم شیعیان.
- ساماندهی شیعیان با شیوههای مختلف تربیتی، عملی، مناظرههای سیاسی و. . .
مطالب مرتبط: زندگینامه امام سجاد (ع)
ویژگی ها و سجایای امام موسی کاظم (ع)
موسی بن جعفر (ع) به جرم حقگویی، ایمان، تقوا و علاقه مردم زندانی شدند. آن حضرت را به جرم فضیلت و اینکه از هارون الرشید در همه صفات و سجایا و فضایل معنوی برتر بود به زندان انداختند. شیخ مفید درباره آن حضرت میگوید: ” او عابدترین، فقیهترین، بخشندهترین و بزرگ منشترین مردم زمان خود بود، زیاد تضرع و ابتهال به درگاه خداوند متعال داشت. این جمله را زیاد تکرار میکرد: ” اللهم انی أسألک الراحة عند الموت و العفو عند الحساب ” (خداوندا در آن زمان که مرگ به سراغم آید راحت و در آن هنگام که در برابر حساب اعمال حاضرم کنی عفو را به من ارزانی دار.)
امام (ع) بسیار به سراغ فقرا میرفتند. شبها در ظرفی آرد و خرما میریختند و به فقرای مدینه میرساندند، در حالی که آنها نمیدانستند از ناحیه چه کسی است. هیچ کس مثل ایشان حافظ قرآن نبودند، با آواز خوش و حزین قرآن میخواندند، طوری که شنوندگان از شنیدنش به گریه می افتادند. مردم مدینه به حضرت لقب ” زین المجتهدین ” داده بودند و آن روز که از رفتن امام به عراق آگاه شدند، شور و ولوله و غوغایی عجیب بر پا کردند. آن روزها فقرای مدینه دانستند چه کسی شبها و روزها برای دلجویی به خانه آنها میآمده است.
سرانجام حضرت در 25 رجب سال 183 هجری قمری در سن 55 سالگی، به وسیله زهری که در زندان” سندی بن شاهک” به دستور هارون الرشید به آن حضرت خورانیده شد به شهادت رسیدند و در مکانی به نام مقابر قریش در بغداد (در سرزمین عراق) که هم اکنون به «کاظمین» معروف است دفن شدند.
به یمن تبرک به چند حدیث از ایشان اشاره می کنیم:
ـ تمام علوم جامعه را در چهار مورد شناسایی کردهام:
اوّلین آنها این که پروردگار و آفریدگار خود را بشناسی و نسبت به او شناخت پیدا کنی.
دوّم، این که بفهمی از برای وجود تو و نیز برای بقای حیات تو چه کارها و تلاشهایی صورت گرفته است.
سوّم، بدانی که برای چه آفریده شدهای و منظور چه بوده است.
چهارم، معرفت پیدا کنی به آن چیزهایی که سبب میشود از دین و اعتقادات خود منحرف شوی یعنی راه خوشبختی و بدبختی خود را بشناسی و در جامعه چشم و گوش بسته حرکت نکنی.
ـ بد شخصی است آن که دارای دو چهره و دو زبان است که در پیش رو چیزی گوید و پشت سر چیز دیگر.
ـ مَثَل دنیا همانند مار است که پوست ظاهر آن نرم و لطیف و خوشرنگ، ولی در درون آن سمّ کشندهای است که مردان عاقل و هشیار از آن گریزانند و بچّه صفتان و بوالهوسان به آن عشق میورزند.
ـ نرمش و ملایمت داشته باش که ملایمت میمون و مبارک است و کج خلقی تأسفبار و نامبارک. نرمش، خوش خویی و نیکوکاری خانهها را آباد میکند و بر روزی انسان میافزاید.
بیشتر بخوانید:
منابع:
کافی: ج 1، ص 50، ح 11، اعیان الشیعة: ج 2، ص 9، نزهة النّاظر: ص 121، ح 1
تحف العقول: ص 213، بحارالا نوار: ج 1، ص 154، ضمن ح 30، و ج 75، ص 312، ضمن ح 1
تحف العقول: ص 291، بحارالا نوار: ج 1، ص 150، ضمن ح 30
وسائل الشّیعة: ج 15، ص 350، ح 1، مستدرک: ج 11، ص 381، ح 1
کتاب سیره 14 معصوم
نظرات کاربران