0

فلسفه سیزده بدر در ایران

فلسفه سیزده بدر در ایران

فلسفه سیزده بدر در ایران

آشنایی با فلسفه سیزده بدر در ایران را از بخش دانستنی های سایت تفریحی جیران همراه ما باشید.

فلسفه سیزده بدر در ایران
سيزده‌بدر يكي از بهترين روزهای نوروز مي‌باشد. مردم پس از انجام 12‌روز برگزاري جشنهای سال نو، روز سيزدهم را در دل طبيعت مي‌گذرانند. اين روز يك نمايش ملي است. مردم گروهي معتقدند كه براي دور‌كردن نحسي اين روز بايد از خانه خارج شوند و سيزده بدر كنند تا نحسي روز در طبيعت به در شود. در اين روز سبزه‌هاي سبز شده را كه چند روز اول سال نو مهمان سفره هفت سين بوده به آب روان مي‌سپارند. خوراكيهاي باقيمانده نوروز، به مصرف مي‌رسد، بساط بازيهای دسته‌جمعی پهن است.


موارد پیشنهادی


روز سيزدهم، كمتر كسي در منزل مي‌ماند. در ساعت اول روز خيابانها شلوغ و پر‌رفت و آمد است. پاركها مناظر طبيعي اطراف شهر پذيراي ميليونها زن و مردم و جوان و پير و كودك است. خانواده‌ها با صفا و صميميت در كنار هم مي‌نشينند و گل مي‌گويند و گل مي‌شنوند. مردمي كه در طول سال، در هياهوي شهر، پي نام و نان هستند و با هم روباطي سرد و خشك دارند، در اين روز تغييري در رفتارشان روي مي‌‌دهد، همه مهربان و شادمان هستند. گويي بهترين روز سال همين روز است. هر‌چند گروهي آن را نحس مي‌شمارند، اما در اين روز همه چيز و همه كس رنگ شادي دارد. پس آيا روز سيزده‌بدر نحس است يا مبارك؟ گروهي چنين بيان مي‌دارند كه: روز سيزده هر‌ماه در جدول سي روز ايران باستان، مربوط است به فرشته تير يا تيشتر كه ستاره باران است و ارتباط با آب و باران دارد، و بسيار روز خجسته و مباركي است. در مورد فرشته تير و جشن تيرگان كه در سيزدهم «تيرروز» در تيرماه، برگزار مي‌گردد، در جاي خود سخن به ميان آمده است. پس روز سيزده در اعتقادات مردم ايران باستان به هيچ وضح نحس نبوده است. در جدول مربوط به سعد و نحس روزها نيز روز سيزدهم مبارك آمده است. مردم باستان در مورد اين روز معتقد بودند كه جمشيد شاه (بنيانگذار نوروز) روز سيزده نوروز را در صحراي سبز و خرم، خيمه و خرگاه برپا مي‌كرد و بار عام مي‌داد. چندين سال متوالي اين كار را انجام داد كه در نتيجه اين مراسم در ايران زمين به صورت سنت و مراسم درآمد.

فلسفه سیزده بدر در ایران
در تقويم اعراب، سيزده هر‌ماه روز نحس بود بنابراين بعد از اسلام اين باور اعراب در ايران نيز گسترش يافت و روز سيزده نوروز هم نحس شمرده شد. ابونصر فراهي در مورد نحسي ايام سال چنين سروده است:

هفت روزي نحس باشد در مهي
زان حـذر كن تا نيـابـي هيچ رنج
سـه و پنـج و سيـزده بـا شــانـزده
بيست و يك و بيست چهار و بيست پنج

فلسفه سیزده بدر در ایران
در تحليلي ديگر اين‌طور بيان مي‌گردد: ايرانيان پس از دوازده روز جشن‌گرفتن و شادي‌كردن كه به ياد دوازده ماه از سال است، روز سيزدهم نوروز را كه فرخنده است به باغ و صحرا مي‌رفتند و شادي مي‌كردند و در حقيقت بدين ترتيب رسمي‌بودن دوره نوروز را به پايان مي‌رسانيدند. در تحليل ديگر كه بر مبناي نظرات مهرداد بهار مي‌باشد چنين بيان مي‌گردد: اعتقاد به عمر 12‌هزار ساله جهان نزد زرتشتيان، تحت تأثير نجوم بين‌النهرين است كه معتقد بودند هر‌يك از دوازده اختر كه خود به يكي از برجهاي دوازده‌گانه حاكم است، هزار سال به جهان حكومت خواهد كرد. بدين روي عمر جهان دوازده هزار سال است و در پايان دوازده هزار سال، آسمان و زمين درهم خواهد شد. به اعتقاد مهرداد بهار، اصل اعتقاد به دوازده هزار سال، و دوازده ماه سال تأثير معتقدات بابلي است. پس از دوازده هزار سال، آشفتگي آغازين باز مي‌گردد. پس جشنهاي دوازده روز در فروردين آغاز سال، با سال دوازه ماهه و دوره دوازده هزار ساله عمر جهان مربوطه است. انسان آن‌چه را در اين دوازده روز پيش مي‌آمد، سرنوشت سال خود مي‌انگاشت. از پيش از نوروز انواع دانه‌ها را مي‌كاشتند و هر دانه‌يي كه در طي اين دوازده روزه بهتر و بيشتر رشد مي‌كرد، آن دانه را براي كاشت آن سال به‌كار مي‌بردند و گمان داشتند اگر روزهاي نوروزي به اندوه بگذرد همه سال به اندوه خواهد گذشت.
بهار مي‌نويسد: «12‌روز فروردين نماد همه سال بود و چون پس از 12‌هزار سال عمر جهان، آشفتگي نخستين باري ديگر باز مي‌گشت، پس در پايان دوازده روز نيز يك روز نشان آشفتگي نهايي و پايان سال را بر خود داشت. در اين روز كار‌كردن و نظام عمومي را رعايت‌كردن نيز از ميان بر مي‌خاست و شايد عياشيها و اوجي باري ديگر براي يك روز باز مي‌گشت. نحسي سيزدهم عيد نشان فروريختن واپسين جهان و نظام آن بود».
فلسفه سیزده بدر در ایران

علف يا سبزه گره زدن
يكي از كارهای روز سيزده‌بدر، علف گره‌زدن است. در‌مورد سابقه اين رسم مي‌گويند كه مربوط است به فرزندان كيومرث. يعني اولين زوج يا اولين پدر و مادر (مشيه و مشيانه). زرتشتيان معتقدند چون اين دو با هم ازدواج كردند، دو شاخه «مورد» را گره زدند و پايه ازدواج خود را بنا نهادند و از آن زمان به بعد اين رسم معمول گرديد.
در مجمل التواريخ چنين آمده است: «اول مردي كه به زمين ظاهر شد، پارسان او را گل شاه گويند؛ زيرا كه پادشاهي او الا به گل نبود، پس پسر و دختري از او ماند كه مشيه و مشانه نام گرفتند و روز سيزده نوروز با هم ازدواج كردند و در مدت پنجاه سال هيجده فرزند به وجود آوردند و چون مردند، جهان نود و چهار سال بي‌پادشاه بماند».


بیشتر بخوانید: حلوای شیره انگور و شیر


نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مشاهده بیشتر