تاثیر و اهمیت تغذیه در سنین بلوغ را از بخش رژیم و تغذیه سایت تفریحی جیران همراه ما باشید.
تغذیه یکی از مهمترین فاکتورهای مؤثر بر رشد بلوغ است. بلوغ مستلزم یک فرآیند پیشرونده غیرخطی است که از سن بلوغ تا بلوغ کامل جنسی از طریق تعامل و همکاری تغییرات بیولوژیکی، جسمی و روانی آغاز می شود. مصرف یک رژیم غذایی سالم و متعادل در تمام مراحل رشد (شیرخوارگی، کودکی و بلوغ) هم برای رشد مناسب و هم برای رشد عادی بلوغ ضروری به نظر می رسد. دختران بلوغ را در سنین پایین تر نسبت به دهه های گذشته آغاز می کنند.
موارد پیشنهادی
خوردن بیش از حد بسیاری از غذاهای کم چرب فرآوری شده، ممکن است دلیل این پدیده باشد. کودکان دارای اضافه وزن یا چاقی احتمالاً زودتر وارد بلوغ می شوند. برخی از شواهد نشان می دهد که چاقی می تواند شروع بلوغ در دختران را تسریع کند و ممکن است شروع بلوغ در پسران را به تأخیر بیندازد. علاوه بر این، پیشرفت بلوغ تحت تأثیر تغذیه است. از طرف دیگر، بلوغ باعث افزایش رشد می شود که نیازهای غذایی از جمله کلان و ریز مغذی ها را افزایش می دهد. افزایش نیازهای کالری، پروتئین، آهن، کلسیم، روی و فولات باید در این دوره حساس رشد سریع تأمین شود. سوء تغذیه شدید اولیه یا ثانویه همچنین می تواند شروع و پیشرفت بلوغ را به تأخیر بیندازد. شیوع بالاتر آنورکسیا عصبوسا و بولیمیای در نوجوانان، یک خطر تغذیه ای را بر رشد سن ایجاد می کند. علاوه بر این، بسیاری از اخلالگرهای غدد درون ریز محیطی (ED) شناسایی شده اند که می توانند روند طبیعی بلوغ را به طور قابل توجهی مختل کنند. این بررسی کوتاه خلاصه ای از یافته های مهم در این مجموعه مهم را نشان می دهد که باعث تغذیه و رشد بلوغ می شود.
زمان بلوغ دارای پیامدهای مهم بهداشت عمومی، بالینی و اجتماعی است. انعطاف پذیری شروع رشد جنسی می تواند مکانیزمی باشد که با شرایط حاکم بر محیط زیست سازگار شود. تغذیه در اوایل زندگی ممکن است نشانه هایی برای مناسب بودن محیط برای تولید مثل باشد. این بررسی بر تحولات اخیر در درک ما از نقش رژیم در زمان بلوغ جنسی تمرکز دارد. مطالعات مشاهده ای مبتنی بر جمعیت، به طور مداوم نشان می دهد که چاقی کودکان به ابتدای بلوغ در دختران مربوط می شود. به طور مشابه، مصرف غذاهای حیوانی با رشد جنسی قبلی همراه بوده است، در حالی که مصرف پروتئین گیاهی مربوط به بلوغ تأخیر است. مدارک و شواهد در مورد تغذیه قبل از تولد، شیوه های تغذیه با شیرخواران و دریافت چربی، کربوهیدرات و ریز مغذی ها در کودکی مغایر است. تجزیه و تحلیل ثانویه از مداخلات تغذیه ای تصادفی قبل از تولد و اوایل زندگی با پیگیری های طولانی در طی سال های محیطی به روشن شدن نقش تغذیه در زمان بلوغ جنسی کمک می کند.
بلوغ شامل یک سلسله تغییرات جسمی و روانی در هنگام انتقال از کودکی به بزرگسالی است که بدن انسان را برای تولید مثل آماده می کند. این تغییرات بر اندازه، شکل و ترکیب بدن تأثیر می گذارد و شامل بلوغ اندام تولید مثل و کسب خصوصیات جنسی ثانویه می شود.
از منظر فیزیولوژیکی، شروع بلوغ به دنبال عدم محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-گنادال محور است، که منجر به تقویت تدریجی ترشح ضربان دار هورمون آزاد کننده گنادوتروپین (GnRH) توسط نورونهای هیپوتالاموس می شود. مهار کودک در ژنراتور نبض GnRH ممکن است تا حدودی توسط پروتئین های درگیر در همه گیر شدن که در هسته قوس هیپوتالاموس در طول رشد مغز به وفور بیان می شود، ایجاد شود. آزاد شدن این محدودیت در اواخر دوران کودکی ممکن است با سطح لپتین و افزایش بیان نوروپپتیدها، از جمله نوروکینین B و کپسپپتین و گیرنده های آنها واسطه باشد. GnRH باعث آزاد شدن نبض هورمون لوتئین کننده (LH) و در میزان کمتری هورمون تحریک کننده فولیکول (FSH) توسط هیپوفیز می شود. این دو گنادوتروپین برای تحریک تولید هورمونهای جنسی بر روی سلولهای مختلف غده جنسی عمل می کنند. LH بر روی سلولهای بینابینی تخمدان (theca) تخمدان عمل می کند تا سنتز پیش سازهای آندروژنی استرادیول و سلولهای لیدیگ بیضه را ترشح کند تا ترشح تستوسترون را القا کند. FSH بر روی سلولهای گرانولوزای تخمدان و سلولهای سرتولی بیضه عمل می کند تا گامتوژنز را تشدید کند.
هورمونهای جنسی مسئول تظاهرات جسمی بلوغ هستند. این موارد شامل موارد زیر: شروع رشد پستان است. pubarche ، ظاهر موهای pubic؛ gonadarche ، شروع تولید هورمون جنسی توسط غدد جنسی، منارک، شروع قاعدگی و اسپرم، ظاهر اسپرم در مایع منی، تغییرات بلوغ در موهای چرکی، خصوصیات دستگاه تناسلی خارجی در مردان و رشد پستان در زنان به طور مرسوم از نظر پنج مرحله جسمی مترقی که توسط تانر تعریف شده است، توصیف شده است. Thelarche و Pubarche از انتقال از مرحله 1 تانر به مرحله 2 تانر تشکیل شده است. رشد بیضه پارامتر دیگری است که گاهی در تحقیقات مربوط به رشد جنسی مورد استفاده قرار می گیرد. به طور خاص، دستیابی به حجم تخمینی 4 میلی لیتر معمولاً اولین بزرگنمایی قابل تشخیص بیضه و شاخص شروع بلوغ در نظر گرفته می شود.
توالی این رویدادها در سطح جمعیت بسیار متفاوت است و بندرت مورد توجه تحقیقات اپیدمیولوژیک است. در عوض، شروع بلوغ معمولاً از نظر دستیابی به یکی از این نقاط عطف، به ویژه مواردی که با اطمینان و با هزینه کم در مطالعات جمعیت قابل سنجش هستند، تعریف می شود. در این بررسی، از شروع بلوغ با ظاهر هر یک از این تظاهرات بدنی قابل اندازه گیری، بطور متناوب استفاده می شود.
زمان بلوغ دارای پیامدهای مهم بهداشت عمومی است زیرا به تعدادی از نتایج سلامتی مربوط می شود. بلوغ زودرس با سوء مصرف مشروبات الکلی در بزرگسالان، استعمال دخانیات، مصرف مواد مخدر، اولین رابطه جنسی، عفونتهای مقاربتی، بارداری نوجوانان، رفتار پرخاشگرانه و عملکرد ضعیف دانشگاهی همراه است. در طولانی مدت، شروع زودرس بلوغ مربوط به سرطان های پستان و آندومتر، چاقی، دیابت نوع 2، بیماری قلبی عروقی و مرگ و میر همه علل بوده است. زمان بلوغ از دیدگاه بهداشت عمومی نیز مرتبط است زیرا با تعداد زیادی از مواجهه با محیط زیست همراه است که ممکن است در معرض مداخله باشد.
بیشتر بخوانید:
افزایش فرضیه سن در منارچه از دوره نوسنگی تا انقلاب صنعتی (36) و نزول کاملاً مستند آن در طی دو قرن گذشته (30 ، 46) نشانگر آن است که شروع بلوغ پاسخگو به تغییرات در محیط است. اگرچه ماهیت دقیق آن تغییرات نامشخص است، اما مطالعات مبتنی بر جمعیت، تغییر در زمان بلوغ را با شرایط اقتصادی، عوامل روانی، سموم محیطی، الگوهای فعالیت بدنی و قرار گرفتن در معرض تغذیه مرتبط کرده است (17 ، 94). از میان این تأثیرات محیطی، عوامل تغذیه ای از جمله مهمترین آنها هستند. از دیدگاه تکاملی، سن شروع ظرفیت تولید مثل ممکن است تحت تأثیر نیروهای انتخابی قرار داشته باشد که تمایل به حداکثر رساندن شانس تولید مثل و بقای فرزندان دارند. در دسترس بودن محیط ، انرژی، پروتئین و مواد مغذی، که برای پایداری بارداری، شیردهی و رشد جسمی و شناختی فرزندان لازم است، می تواند این انتخاب را هدایت کند. تغذیه در اوایل زندگی می تواند نشانی از موجودات متناسب با مناسب بودن محیط برای تولید مثل موفق باشد. انعطاف پذیری سن در ابتدای بلوغ، که در تفاوت های زیاد آن در بین جمعیت های بشر و از طریق روند سکولار اخیر مشهود است، می تواند مکانیسمی باشد که سازگار باشد تا وقتی احتمال موفقیت آن است، به نفع شروع ظرفیت تولید مثل باشد.
نظرات کاربران