تاریخچه بابانوئل
بابانوئل که در غیر این صورت با نام سنت نیکلاس یا کریس کرینگل شناخته می شود، دارای سابقه طولانی در سنت های کریسمس است. امروزه او را عمدتاً مردی شاد با لباس قرمز می نامند که در شب کریسمس اسباب بازی هایی را برای دختران و پسران خوب می آورد ، اما داستان او به قرن سوم باز می گردد ، زمانی که سنت نیکلاس روی زمین راه رفت و قدیس حامی فرزندان بود. مطالعه تاریخچه بابانوئل را با مجله اینترنتی همراه باشید.
درباره تاریخچه بابانوئل از ریشه های اولیه او تا مرکز خرید سانتا امروزی بیشتر بیاموزید و دریابید که چگونه دو نیویورکی – کلمنت کلارک مور و توماس نست – تأثیرات مهمی بر بابانوئل داشتند که میلیون ها کودک منتظر هر شب کریسمس بودند.
افسانه سنت نیکلاس: بابانوئل واقعی
افسانه بابانوئل را می توان صدها سال پیش در راهبی به نام سنت نیکلاس جستجو کرد. اعتقاد بر این است که نیکلاس در حدود 280 بعد از میلاد در پاتارا ، نزدیک میرا در ترکیه امروزی متولد شد. سنت نیکلاس که به دلیل تقوا و مهربانی او بسیار تحسین می شد ، سوژه بسیاری از افسانه ها شد. گفته می شود که او تمام ثروت موروثی خود را واگذار کرد و در حومه به کمک فقرا و بیماران رفت. یکی از مشهورترین داستانهای سنت نیکلاس زمانی است که او سه خواهر فقیر را با دادن مهریه به آنها برای بردن یا فحشا توسط پدرشان نجات داد تا بتوانند ازدواج کنند.
در طول سالها ، محبوبیت نیکلاس گسترش یافت و او به عنوان محافظ کودکان و ملوانان شناخته شد. روز جشن او در سالروز درگذشت وی ، 6 دسامبر ، جشن گرفته می شود. این روز به طور سنتی برای خریدهای بزرگ یا ازدواج ، یک روز خوش شانس محسوب می شد. در دوران رنسانس ، سنت نیکلاس محبوب ترین قدیس در اروپا بود. حتی پس از اصلاحات پروتستانی ، هنگامی که احترام به مقدسات ناامید شد ، سنت نیکلاس شهرت مثبتی را به ویژه در هلند حفظ کرد.
سینتر کلااس به نیویورک می آید
سنت نیکلاس اولین نفوذ خود را در فرهنگ عامه آمریکا در اواخر قرن 18 انجام داد. در دسامبر 1773 ، و دوباره در 1774 ، یک روزنامه نیویورک گزارش داد که گروهی از خانواده های هلندی برای گرامیداشت سالگرد درگذشت وی گرد هم آمده اند.
نام بابا نوئل از نام مستعار نیک هلندی ، Sinter Klaas ، شکل کوتاه شده سنت نیکلاس (هلندی برای سنت نیکلاس) ایجاد شده است. در سال 1804 ، جان پینتارد ، یکی از اعضای انجمن تاریخی نیویورک ، در نشست سالانه انجمن ، نگاره های چوبی سنت نیکلاس را توزیع کرد. پس زمینه حکاکی شامل تصاویر آشنا بابانوئل از جمله جوراب ساق بلند پر از اسباب بازی و میوه است که روی شومینه آویزان شده است. در سال 1809 ، واشنگتن ایروینگ هنگامی که از سنت نیکلاس به عنوان قدیس حامی نیویورک در کتاب خود به نام “تاریخ نیویورک” یاد کرد ، به مردمی شدن داستانهای سینتر کلااس کمک کرد. با افزایش شهرت وی ، سینتر کلااس همه چیز را توصیف می کرد ، از یک “احمق” با کلاه سه گوشه آبی ، جلیقه قرمز و جوراب بلند زرد گرفته تا مردی که کلاه لبه پهن و “یک جفت شلنگ تنه فلاندری” بر تن داشت.
موارد پیشنهادی
مرکز خرید سانتاس
هدیه دادن ، که عمدتاً روی کودکان متمرکز است ، از زمان تجدید تعطیلات در اوایل قرن 19 بخش مهمی از جشن کریسمس بوده است. فروشگاه ها در سال 1820 تبلیغات خرید کریسمس را شروع کردند و تا دهه 1840 ، روزنامه ها بخشهای جداگانه ای برای تبلیغات تعطیلات ایجاد کردند ، که اغلب تصاویری از بابا نوئل تازه محبوب را نشان می داد.
در سال 1841 ، هزاران کودک از یک مغازه فیلادلفیا دیدن کردند تا یک مدل بابا نوئل در اندازه واقعی را ببینند. تنها یک موضوع زمان بود تا فروشگاهها شروع به جذب کودکان و والدین آنها کنند و با تماشای نگاهی به بابا نوئل “زنده” نگاه کنند. در اوایل دهه 1890 ، ارتش نجات برای پرداخت هزینه وعده های غذایی رایگان کریسمس که به خانواده های نیازمند ارائه می کرد ، نیاز داشت. آنها شروع به پوشاندن مردان بیکار با کت و شلوار بابا نوئل و فرستادن آنها به خیابان های نیویورک برای جلب کمک های مالی کردند. آن سانتا های آشنای ارتش نجات از آن زمان در گوشه خیابان های شهرهای آمریکا آغاز شد.
شاید نمادین ترین فروشگاه بزرگ سانتا کریس کرینگل در فیلم کلاسیک بابا نوئل 1947 “معجزه در خیابان 34” باشد. ناتالی وود جوان در نقش دختری کوچک که معتقد است کریس کرینگل (با بازی ادموند گوئن ، که برنده اسکار برای این نقش شده است) بازی می کند وقتی می گوید بابا نوئل واقعی است. “معجزه در خیابان 34” در سال 1994 بازسازی شد و لرد ریچارد آتنبرو و مارا ویلسون در آن بازی کردند.
بابانوئل مسی از ابتدای شروع آن در سال 1924 تقریباً در هر رژه روز شکرگزاری میسی ظاهر شده است و طرفداران در هر سنی هنوز برای ملاقات بابانوئل میسی در شهر نیویورک و فروشگاه های سراسر کشور صف می کشند ، جایی که کودکان می توانند در دامان بابانوئل عکس بگیرند و به او بگویند که برای کریسمس چه می خواهند.
“شب قبل از کریسمس بود
در سال 1822 ، کلمنت کلارک مور ، وزیر اسقف ، شعر طولانی کریسمس را برای سه دخترش با عنوان “شرح بازدید از سنت نیکلاس” نوشت ، که بیشتر به عنوان “شب قبل از کریسمس” شناخته می شد. شعر مور ، که او در ابتدا به دلیل ماهرانه بودن موضوعش در انتشار آن تردید داشت ، تا حد زیادی مسئول تصویر مدرن ما از بابا نوئل به عنوان “جن قدیمی و شادی آور” با یک چهره بدنی و توانایی ماوراء طبیعی برای بالا رفتن از دودکش با فقط تکان دادن سرش! اگرچه برخی از تصاویر مور احتمالاً از منابع دیگر وام گرفته شده است ، شعر او به عمومیت یافتن تصویر آشنا از بابا نوئل که در شب کریسمس از خانه به خانه با “سورتمه مینیاتوری” به رهبری هشت گوزن شمالی پرواز می کرد ، کمک کرد تا هدایایی را برای فرزندان شایسته خود بگذارند. “شرح بازدید از سنت نیکلاس” یک نماد جدید و بلافاصله محبوب آمریکایی ایجاد کرد.
در سال 1881 ، توماس نست ، کاریکاتوریست سیاسی از شعر مور استفاده کرد تا اولین شباهت را با تصویر مدرن ما از بابانوئل ایجاد کند. کاریکاتور او که در هفته نامه هارپر ظاهر شد ، بابانوئل را به عنوان پیرمرد و شاد با ریش سفید نشان می داد و گونی پر از اسباب بازی برای کودکان خوش شانس در دست داشت. این نست است که کت و شلوار قرمز روشن خود را با بابا سفید ، کارگاه قطب شمال ، جن ها و همسرش خانم کلاوس به سانتا هدیه داد.
بابانوئل در سراسر جهان
بابانوئل آمریکایی قرن 18 تنها هدیه دهنده ای بود که از سنت نیکلاس الهام گرفت و در کریسمس ظاهر نشد. چهره های مشابه و سنت های کریسمس در سراسر جهان وجود دارد. اعتقاد بر این بود که کریستکیند یا کریس کرینگل به کودکان سوئیسی و آلمانی خوش رفتار هدیه می دهد.
Christkind به معنی “فرزند مسیح” یک شخصیت فرشته مانند است که اغلب در سفرهای تعطیل خود با سنت نیکلاس همراه می شود. در اسکاندیناوی تصور می شد که یک جن جنگو به نام Jultomten هدایایی را در سورتمه ای که توسط بزها کشیده شده است تحویل می دهد.
افسانه انگلیسی توضیح می دهد که پدر کریسمس در شب کریسمس از هر خانه ای دیدن می کند تا جوراب ساق بلند کودکان را با غذاهای تعطیلات پر کند.
P Nore Noël مسئول پر کردن کفش کودکان فرانسوی است.
در ایتالیا ، داستان زنی به نام لا بفانا وجود دارد ، جادوگری مهربان که با چوب جارو از دودکش خانه های ایتالیایی سوار می شود تا اسباب بازی ها را به جوراب بچه های خوش شانس برساند.
سنت های کریسمس در ایالات متحده
در ایالات متحده ، بابا نوئل اغلب در حال پرواز از خانه به خانه در شب کریسمس برای تحویل اسباب بازی به کودکان نشان داده می شود. او بر روی سورتمه جادویی خود به رهبری گوزن های شمالی خود پرواز می کند: داشر ، رقاص ، پرانسر ، ویکسن ، دنباله دار ، کوپید ، دونر ، بلیتزن و معروف ترین گوزن شمالی از همه ، رودلف.
بابانوئل از طریق دودکش وارد هر خانه می شود ، به همین دلیل جوراب های خالی کریسمس – زمانی جوراب های خالی ، که در حال حاضر اغلب جوراب های مخصوص اختصاص داده شده به این مناسبت ساخته می شوند “با احتیاط توسط دودکش آویزان می شوند ، به این امید که سنت نیکلاس به زودی آنجا باشد”. کلمنت کلارک مور در شعر معروف خود سروده است. جوراب ساق بلند را می توان با آب نبات و سایر خوراکی ها یا اسباب بازی های کوچک پر کرد.
بابا نوئل و همسرش ، خانم بابانوئل ، قطب شمال را خانه خود می گردد و کودکان برای بابانوئل نامه می نویسند و پیشرفت بابا نوئل در سراسر جهان را در شب کریسمس پیگیری می کنند. بچه ها اغلب در شب کریسمس شیرینی و شیر برای بابانوئل و هویج را برای گوزن های شمالی او می گذارند. بابا نوئل برای تعیین اینکه چه کسی شایسته هدیه در صبح کریسمس است ، “لیست شیطان” و “لیست خوب” را نگه می دارد و والدین اغلب از این لیست ها به عنوان راهی برای اطمینان از بهترین رفتار فرزندان خود استفاده می کنند. لیست ها در آهنگ کریسمس 1934 “بابا نوئل به شهر می آید” جاودانه شده است:
“او در حال تهیه لیست است
و دوبار آن را چک کنید ؛
می فهمم کی شیطان و خوب است
بابا نوئل در حال آمدن است به شهر
او شما را هنگام خواب می بیند
او می داند که شما بیدار هستید
او می داند که شما بد بوده اید یا خوب
پس به خاطر خیر باش! »
گوزن شمالی نهم ، رودلف
رودلف ، “مشهورترین گوزن های شمالی از همه” ، بیش از صد سال پس از هشت همتای پرواز خود متولد شد. شگفتی بینی قرمز ایجاد رابرت ال می ، نویسنده نسخه در فروشگاه بزرگ مونتگومری وارد بود.
در سال 1939 ، می یک داستان شعر با مضمون کریسمس نوشت تا به ترافیک تعطیلات در فروشگاه او کمک کند. می با استفاده از الگوی قافیه ای مشابه «شب قبل از کریسمس» مور ، داستان رودلف ، گوزن شمالی جدیدی را که گوزن های دیگر به خاطر بینی بزرگ و درخشان قرمزش او را مورد آزار و اذیت قرار دادند ، روایت کرد. اما ، هنگامی که شب کریسمس مه آلود شد و سانتا نگران بود که نتواند هدایایی را در آن شب ارائه دهد ، رانده شده سابق با هدایت سورتمه با نور بینی قرمز خود ، کریسمس را نجات داد. پیام رودلف – مبنی بر فرصت ، می توان بدهی را به دارایی تبدیل کرد – محبوب شد.
بیشتر بخوانید: فواید گیاه بابا آدم
مونتگومری وارد تقریباً دو و نیم میلیون نسخه از داستان را در سال 1939 فروخت. هنگامی که در 1946 مجدداً منتشر شد ، این کتاب بیش از سه و نیم میلیون نسخه فروخت. چند سال بعد ، یکی از دوستان می ، جانی مارکس ، آهنگ کوتاهی را بر اساس داستان رودلف نوشت (1949). این آهنگ توسط Gene Autry ضبط شد و بیش از دو میلیون نسخه فروخت. از آن زمان ، این داستان به 25 زبان ترجمه شده و به یک فیلم تلویزیونی تبدیل شده است که توسط Burl Ives روایت می شود و از سال 1964 هر سال بینندگان را مجذوب خود کرده است.
نظرات کاربران