فرزند

هنگامی که فرزند ما تازه متولد شد ، او را در ساعات پایانی صبح در آغوش گرفتم و یک لرزیدن ناشی از ترس و تعجب ناگهانی را احساس کردم. روز بعد که سعی کردم آن را برای شوهرم توصیف کنم ، گفتم: “در یک لحظه ، برق از سر من پرید و احساس مسئولیت بسیار سنگینی را حس کردم.” مسئولیت پرورش این بچه اعم از تغذیه بدن ، ذهن و روح آن به عهده من خواهد بود و این مرا تحت فشار قرار داد.

اکنون همان دختر به هفدهمین سالگرد تولد خود نزدیک می شود و من دوباره در حالی که آماده می شود راه خود را در جهان آماده کند ، دچار ترس و تعجب شده ام.

انتظار نداشتم که این همه سال والدینم را به تناوب بین لذت ، هیبت و وحشت بگذرانم. در خاطرات مادرانه من تاکنون ، لحظات شادی وصف ناپذیر با لحظات ناامیدی کامل آمیخته شده است. بالاترین در اوج و کمترین در پایین.

بزرگ شدن بچه ها بهترین و بدترین چیز است.

من معتقدم این حتی در شرایطی که خوب پیش می رود درست است. بزرگ من مبارزات منحصر به فرد خود را دارد ، اما ما توانسته ایم از بسیاری از مشکلات وحشتناک نوجوانان که بسیاری از والدین در مورد آن صحبت می کنند ، جلوگیری کنیم. در مجموع ، والدین تاکنون بسیار عالی بوده اند.

اما تماشای بزرگ شدن بچه هایتان درد می کند. همدلی شما وقتی فرزندانتان سعی می کنند زندگی خود را رقم بزنند و در این راه درس های سختی بگیرند احساس همدلی می کنید – فقط کافی است. اما اینکه آیا شما به اندازه کافی کار کرده اید ، به اندازه کافی آموزش داده اید ، به اندازه کافی حمایت کرده اید ، به اندازه کافی فشار آورده اید – این بعد دیگری به آن اضافه می کند. جدایی طبیعی وقتی استقلال بیشتری می یابند ، تعارضی که بین تسکین و غم و اندوه احساس می کنید از آنجا که آنها به شما خیلی احتیاج ندارند ، درک غیر منتظره این که این روند در این طرف دشوارتر از آن طرف است – همه این موارد به یک مارک منحصر به فرد درد دل اضافه کنید.

در عین حال ، تماشای نزدیک شدن شکوفه کامل فرزندتان بسیار زیباست که نفس شما را می گیرد. هیچ چیز نمی تواند با افتخار دیدن سالهای کاری که برای فرزندتان ریخته اید و شروع به بار دادن واقعی میوه می کند ، مطابقت داشته باشد. هنگامی که مهارت ها و ویژگی های شخصیتی که امیدوارید بتوانید آنها را تقویت کنید با وضوح واضحی بدرخشید ، کمی آهسته نفس خود را بیرون می دهید ، می دانید که این موضوع را کاملاً پیچیده نکرده اید.

وقتی شاهد هستید که فرزندتان در مورد خود و جهان کشف می کند ، وقتی به معنای واقعی کلمه بزرگ شدن او را در مقابل چشمان خود مشاهده می کنید ، قلب شما از شادی و سپاسگزاری می ترکد.

اما واقعیت این است که یک قلب ترکیده احساس وحشتناکی مانند شکستن قلب دارد. شادی و درد هر دو سخت تر از آنچه انتظار دارید را لگدمال می کنند. شما فکر می کنید که در حال حاضر با رشد و تغییر بچه های خود باید به این نوع آشفتگی عاطفی عادت کنید ، اما هرگز آسانتر نمی شود. هیچ چیز بزرگتر از تماشای راه رفتن کودک شما به سمت آینده ای کاملاً باز و هیچ چیز بدتر از تماشای دور شدن او از شما نیست.

گاهی اوقات احساس می کردم انگیزه عجیبی برای عصبانی شدن از فرزندانم برای بزرگ شدن احساس می شود ، گویی که آنها این کار را عمداً انجام می دهند ، گویا اگر بخواهند می توانند جلوی آن را بگیرند. منطقی نیست ، اما در مورد والدین نیز کارهای زیادی انجام نمی شود. در مواقع دیگر ، آرزو می کردم که بتوانم سرعت همه مراحل را افزایش دهم و از هر سن و مرحله آزار دهنده ای که بچه هایم پشت سر می گذارند ، جلو بروم.

و هنوز بارهای دیگر ، من می خواستم زمان را مسدود کنم ، تا کمال یک خنده دندان یا یک چنگال صبحگاهی دنج را برای تمام ابدیت بگیرم. احساسات بی حاصل ، البته ، اما والدین نیز چنین است. بنابراین بسیاری از امور از کنترل ما خارج است ، که هم آزادی بخش است و هم ترسناک است.

و اکنون ما در حال آماده شدن برای کمک به بزرگترین کودک خود هستیم که می تواند در کشتی حرکت کند. من خودم را ناامیدانه می بینم که سعی می کنم زمان را حفظ کنم ، اما از قبل احساس می کنم که همراه با دخترم در حال لغزش است. و البته من می خواهم که او برود – این برنامه در کل برنامه بوده است.

من می خواهم که او بزرگ شود ، اما در عین حال ، من این کار را نمی کنم.

من می خواهم که او مستقل باشد و خودش رشد کند ، اما نمی خواهم او را رها کنم.

من می خواهم عقب بنشینم و ببینم که او چگونه زندگی خود را شروع می کند ، اما نمی خواهم در ساحل درمانده بایستم ، بدون اینکه بدانم او واقعاً آماده است یا نه.

یا شاید فقط احساس ناتوانی می کنم و نمی دانم واقعاً آماده هستم. همانطور که به اقیانوس که او در آن خواهد بود نگاه می کنم ، از عظمت آن پر از ترس و تعجب شده ام. در آبهای آن ، زیبایی و رمز و راز ، طوفان و غرق شدن کشتی ، آبهای ثبت نشده و گنجینه مدفون شده را می بینم. من می دانم که دختر ما با چیزهایی روبرو خواهد شد که هرگز نمی توانستیم پیش بینی کنیم ، چه در جهت بهتر و چه بد. تنها کاری که می توانیم انجام دهیم این است که امیدواریم او را برای هر آنچه که سر راهش قرار دارد آماده کرده ایم ، به او اعتماد کنیم که مسیر خود را عاقلانه طی کند و برای دریاهای آرام دعا کنیم.

بچه ها بزرگ می شوند واقعاً بهترین و بدترین چیز است.

مضرات تشویق بیش از حد

در این پست از مجله اینترنتی جیران قصد داریم به بررسی مضرات تشویق بیش از حد بپردازیم. گفتگوی مستقیم که با لبخند عاشقانه داده می شود ، یکی از بهترین هدایایی است که می توانیم ادامه مطلب

عزت نفس در فرزندان

عزت نفس در فرزندان در این پست از مجله اینترنتی جیران قصد داریم به بررسی موضوع بسیار مهم عزت نفس در فرزندان بپردازیم. گاهی اوقات به راحتی می توان متوجه شد که چه زمانی به ادامه مطلب

مشاهده بیشتر